مقدمه
خستگی هیجانی یکی از چالشهای بزرگ روان درمانگران در طول فعالیت حرفهایشان است. این نوع خستگی، که بهطور خاص در نتیجه مواجهه با مسائل عاطفی و روانی مراجعین ایجاد میشود، میتواند تأثیرات منفی زیادی بر کیفیت درمانها، سلامت روانی و شادابی حرفهای درمانگران داشته باشد. در این مقاله از بلاگ وبسایت دکترلینک به تفصیل به علل ایجاد خستگی هیجانی در روان درمانگران، پیامدهای آن و راهکارهای مؤثر برای مقابله با آن خواهیم پرداخت .
خستگی هیجانی چیست؟
خستگی هیجانی یک حالت روانی است که از مواجهه مستمر با استرس و بار عاطفی که افراد در طول زمان تجربه میکنند ناشی میشود. در مورد روان درمانگران، این خستگی اغلب به دلیل بار عاطفی ناشی از کار با مراجعینی است که مشکلات روانی، عاطفی یا اجتماعی پیچیدهای دارند. این نوع خستگی میتواند در اثر همذاتپنداری شدید با مراجعین یا نیاز به درک عمیقتر و پردازش پیچیده مسائل روانی آنها ایجاد شود .
خستگی هیجانی درمانگر بهطور کلی به دو شکل اصلی ظاهر میشود: اول، احساس بیانگیزگی و کاهش علاقه به کار، که معمولاً پس از مواجهه با مراجعینی با مشکلات عاطفی شدید بروز میکند و دوم، کاهش انرژی روانی و عاطفی برای مواجهه با چالشهای جدید درمانی. این خستگی میتواند باعث افت کارایی درمانی، احساس بیکفایتی، و به دنبال آن مشکلات سلامت روان برای درمانگر شود .
علل ایجاد خستگی هیجانی در روان درمانگران
برای درک بهتر این پدیده، ضروری است که علل اصلی ایجاد خستگی هیجانی در روان درمانگران بررسی شوند. این علل میتوانند در سطح فردی، محیطی یا اجتماعی قرار بگیرند.
بار عاطفی مراجعین
یکی از عمدهترین دلایل خستگی هیجانی در روان درمانگران، بار عاطفی سنگینی است که آنها از مراجعین خود دریافت میکنند. درمانگران در مواجهه با افراد مبتلا به مشکلات روانی عمیق مانند افسردگی، اضطراب، اختلالات رفتاری و اختلالات هویت با مشکلات پیچیدهای روبرو هستند. این مسائل میتوانند شامل بحرانهای خانوادگی، سوءاستفادههای جسمییا روانی، تجربههای آسیبزای زندگی و اضطرابهای موجود در زندگی روزمره باشند. وقتی روان درمانگر این مسائل را از نزدیک تجربه کرده و درگیر احساسات مراجعین میشود، بار عاطفی زیادی را متحمل میگردد.
همذاتپنداری بیش از حد با مراجعین
اگرچه همذاتپنداری با مراجعین یکی از ویژگیهای مثبت در فرآیند درمان است، اما این همذاتپنداری در صورت بیش از حد بودن میتواند به خستگی هیجانی منجر شود. درمانگر ممکن است در اثر احساس همدردی شدید با مراجع، مشکلات او را به شکلی که گویا خود بهطور مستقیم درگیر شده است، تجربه کند. این نوع همذاتپنداری میتواند تأثیر عاطفی زیادی بر درمانگر داشته باشد و باعث خستگی و غرق شدن در مسائل مراجعین شود .
فشارهای کاری و حجم زیاد جلسات
در بسیاری از موارد، روان درمانگران در طول روز با تعداد زیادی مراجع مواجه هستند و این جلسات بهطور پیدرپی و بدون وقفه برگزار میشوند. فشارهای ناشی از تعداد زیاد جلسات، نیاز به تمرکز مداوم و تحلیل مسائل پیچیده در زمان کوتاه، بهشدت بر سلامت روانی درمانگر تأثیر میگذارد. این نوع فشار باعث میشود درمانگر فرصت مناسبی برای استراحت و بازیابی نداشته باشد و بهتدریج دچار خستگی عاطفی شود .
کمبود حمایت اجتماعی و حرفهای
پشتیبانی از همکاران و سوپروایزرها به عنوان یک عامل کلیدی در کاهش خستگی هیجانی شناخته میشود. بسیاری از روان درمانگران بهویژه در محیطهای کاری بدون تیم پشتیبانی حرفهای احساس تنهایی میکنند و ممکن است به دلیل فشارهای ناشی از کار با مراجعین با مشکلات جدی، دچار فرسودگی شوند. در چنین شرایطی، کمبود مشاورههای حرفهای و پشتیبانیهای اجتماعی از سوی همکاران میتواند به خستگی هیجانی بیانجامد .
پیامدهای خستگی هیجانی برای درمانگران
خستگی هیجانی میتواند پیامدهای جدی و گستردهای برای درمانگران به همراه داشته باشد که هم در بعد حرفهای و هم در بعد شخصی تأثیر میگذارد .
کاهش کیفیت درمانها
یکی از مهمترین پیامدهای خستگی هیجانی، کاهش کیفیت درمانهاست. زمانی که روان درمانگر درگیر خستگی عاطفی باشد، تمرکز و توجه او به مراجع کاهش یافته و به تبع آن توانایی او در تشخیص نیازهای روانی مراجع و ارائه راهکارهای درمانی مناسب کاهش پیدا میکند. این امر میتواند به ناکامیدر درمان مراجعین منتهی شده و اثرات منفی بر فرآیند درمان بگذارد .
کاهش همدلی و ارتباط مؤثر
همدلی یکی از ارکان اساسی روان درمانی است. درمانگر برای ارائه درمان مؤثر نیاز دارد که با مراجع خود ارتباطی همدلانه و تأثیرگذار برقرار کند. در صورتی که درمانگر دچار خستگی هیجانی شود، قادر نخواهد بود همدلی کافی را با مراجع برقرار کند و ممکن است از برقراری ارتباط مؤثر با او بازبماند. این امر میتواند موجب احساس انزوا و کمبود حمایت در مراجعین شود .
فرسودگی شغلی
فرسودگی شغلی یکی از پیامدهای جدی و طولانیمدت خستگی هیجانی است. در این وضعیت، درمانگر ممکن است احساس کند که دیگر توانایی انجام کار را ندارد و از لحاظ عاطفی و جسمیکاملاً تحلیل رفته است. فرسودگی شغلی میتواند به افسردگی، اضطراب، کاهش انگیزه و حتی ترک شغل منتهی شود .
پ یشنهاد میشود: فرسودگی شغلی در روان درمانگران+ 9 راهکار پیشگیری از فرسودگی شغلی
آسیبهای جسمیو روانی
خستگی هیجانی میتواند به مشکلات جسمیمختلفی مانند اختلالات خواب، سردرد، فشار خون بالا و مشکلات گوارشی منجر شود. همچنین، این نوع خستگی میتواند بر سلامت روانی درمانگر تأثیر منفی بگذارد و منجر به اضطراب، افسردگی و سایر مشکلات روانی شود .
راهکارهای مقابله با خستگی هیجانی در روان درمانگران
برای جلوگیری از خستگی هیجانی و مقابله با آن، روان درمانگران باید از استراتژیهای مختلفی استفاده کنند که به حفظ سلامت روانی و جسمیاو کمک رساند. در ادامه به برخی از این راهکارها اشاره میشود .
خودآگاهی و شناخت علائم خستگی هیجانی
آگاهی از علائم خستگی هیجانی و شناخت آن در مراحل اولیه میتواند از بروز مشکلات جدیتر جلوگیری کند. درمانگران باید توانایی شناسایی علائم اولیه مانند احساس کسل بودن، کاهش انرژی، یا کمبود انگیزه را در خود پیدا کنند و در چنین مواقعی بهطور فعال اقدامات پیشگیرانه انجام دهند .
خودمراقبتی و استراحت
یکی از مهمترین استراتژیها برای جلوگیری از خستگی هیجانی، انجام فعالیتهای خودمراقبتی است. روان درمانگران باید زمانهایی را برای استراحت و بازیابی انرژی خود اختصاص دهند. فعالیتهایی مانند ورزش، یوگا، مدیتیشن، و حتی انجام سرگرمیهای مورد علاقه میتوانند به کاهش استرس و بهبود وضعیت عاطفی درمانگر کمک کنند .
ایجاد مرزهای عاطفی با مراجعین
مهم است که روان درمانگران مرزهای عاطفی روشنی با مراجعین خود ایجاد کنند تا از جذب بیش از حد مسائل و مشکلات مراجعین جلوگیری کنند. این مرزگذاری به درمانگر این امکان را میدهد که در عین همدلی، احساسات خود را از احساسات مراجعین جدا کند و در نتیجه از فشارهای عاطفی کمتری رنج ببرد .
پشتیبانی حرفهای و اجتماعی
داشتن یک شبکه پشتیبانی شامل همکاران، سوپروایزرها و متخصصان دیگر، برای روان درمانگران امری حیاتی است. درمانگران باید قادر باشند در مواقعی که احساس فشار میکنند، از این منابع پشتیبانی استفاده کنند. مشاورههای گروهی و فردی با همکاران میتواند به آنها کمک کند تا راهکارهای جدیدی برای مدیریت استرس پیدا کنند .
مهارتهای مقابله با استرس
روان درمانگران باید مهارتهای مقابله با استرس را بهطور مستمر تمرین کنند. تکنیکهایی مانند مدیتیشن، تمرینات تنفسی، و ذهنآگاهی میتوانند به درمانگران کمک کنند تا با استرسهای روزانه و چالشهای کاری مقابله کرده و به کاهش فشارهای هیجانی کمک نمایند .
کلام پایانی
خستگی هیجانی یکی از چالشهای جدی در حرفه روان درمانگری است که میتواند به کاهش کیفیت درمانها و آسیبهای جسمیو روانی منتهی شود. با شناسایی علل ایجاد خستگی و اتخاذ راهکارهای مناسب برای مقابله با آن، درمانگران میتوانند سلامت روانی خود را حفظ کرده و بهطور مؤثرتر به مراجعین کمک کنند. رعایت خودمراقبتی، ایجاد مرزهای عاطفی، و داشتن شبکه پشتیبانی مناسب از مهمترین راهکارهایی است که روان درمانگران میتوانند برای مقابله با خستگی هیجانی بهکار گیرند .